مدح و مرثیۀ امام جعفر صادق علیهالسلام
کـتاب بود و به روی جهـانـیان وا بود جـواب هـرچه نـمـیدانـمِ جـدلهـا بود به روی فـرش امامت معـلمی میکرد و تخـت سـست خلافت اسیر دعوا بود به نـام آل مـحـمـد، غـریـبـه وارث شد کسی نـدیـد مگـر آل او هـمـینجا بود؟ دوباره قصۀ خاری به چشم و بغض گلو هنوز پاسـخ نـهـجالـبـلاغـه حـاشـا بود چقـدر نـامـۀ کوفی از این و آن که بیا نمک به زخم عمیقی که همچنان وا بود هـنور خـاطـرۀ کـربـلا جـگـرسـوز و مرام عهـد شکـسـتن هـنـوز بـرپـا بود به چشم اگرچه که دورش شلوغ بود اما به جز تنور که میداند او چه تنها بود؟ عجیب نیست بر آن خانه آتش افکندند که این مدیـنـهنـشین از تبار زهرا بود بگو به آنکه به زعمش دهان حق را بست کتاب جعفری شیعه همچنان باز است |